و شنیدم دیروز

که ز خمیازه ای از فردی غریب

دشمن و دوست به خمیازه رسند؛

پس چگونه باور کردی

با عطش داغ و فروزنده ات ای آشنا

تشنه کامان جهان کم گردد؟

 

نظرات 3 + ارسال نظر
آلبرت سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:21 ب.ظ

اگه اینطوری که تو می گی باشه و وقتی من نیاز دارم اثرش تو دنیا می مونه پس چرا بازخوردی در جوابش نمیگیرم؟

لیبرا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 ق.ظ

آی.خمیازم گرفت.......

حالا من دشمنم یا دوست ؟!

خاک نهاد پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:12 ب.ظ

پست ۱۳ بهمن:
چه معنی‌ای برای «بر‌خواستن» در ذهنتون داشتین؟
همون«بر‌خاستن»؟
تو لغت‌نامه نتونستم برای «بر‌خواستن» معنی‌ای پیدا کنم...

پست ۳ اسفند:
تو این جمله: «هر بربار جز تو یافتم» ٬ اون «بر» اضافه نیست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد