خارج از مدار تردید و یقین، باید قدم زد. برای کشف بودن،نیازی
به مفسر ِ مضمر ِ درون نیست. چند لحظه با دهان بسته بینی ات را بگیر،
زودتر به نتیجه می رسی.
سلاله ی گذشتگانم هم نتیجه بخش تر از بوته ی هندوانه ای که
در زیرش به دنبالم می گردی نخواهد بود؛ آنچنان که نسبت خوب و بد، در
شناخت بی گذشتگان، سهل ممتنع نیست.
با کلک خیال ، تصور کدام پری دریایی را در پشت پرده به تصویر
کشیده ای که با لبخندی قند را در دلت آب می کنی؟ هیبت و هیات آنچه
که هست را همین نوشته های بی رنگ و وزن تصویر کرده است.
من که خودم در مصاف ماندن و رفتن، گریختم.