تا حالا شده، مثل من امروز، آنقدر از انرژی سرشار باشی که بتونی

 تمام نا تمامت رو به اتمام برسونی؟

اما کمی که فکر می کنم من هیچ نا تمامی ندارم؛ خیلی وقته که شروعی

نداشتم که حالا در نیمه راه باشه . و امروز تمام نیروی سرشارم داره صرف

 یافتن یک شروع جدید می شه، یک انتخاب.

         کاش در همان روز های بی توشه و نیرو، برای چنین روزی برنامه ریزی

می کردم. با این کار حتی دیروزم رو می تونستم به رنگ فردای امروزم بسازم.

اگه زودتر به نقطه ی شروع نرسم، دیگه نیرویی برای ادامه نخواهم داشت.

        لطفا قبل از هدر رفتن این انرژی، یکی جلوش رو بگیره!

       حرفی، پیشنهادی؟

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ب.ظ

چی بگم؟!

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

afy جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:41 ب.ظ

انرژی هسته ای حق مسلم ماست و کره و پنیر و مربا بده بابا تو دیگه کی هستی دست همه رو بستی

تو مربات هسته باشه دخی جون که انرژی هسته ای برات از دید دست بسته ها معنی پیدا کنه.
خوشحالم که تو از من امروز با نشاط تری

همفری بوگارت شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:08 ق.ظ

با این انرزی از همیا الن شروع کن

میشه کمی واضح تر؟!!!

[ بدون نام ] شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:12 ب.ظ

ببخشید... منظور آقای بورگات رو نفهمیدم!
منظورشون این بوده : از همین الان شروع کن ؟

[ بدون نام ] دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:13 ق.ظ http://allmylife.blogsky.com

کامنت امروز منو بخون
فکر کنم منم مشکل تو رو دارم ؟ نمیدونم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد