می تونی حسم رو الان درک کنی؟ کاملا نه؟ باشه، پس از اول با هم مرور می کنیم.

         نزدیک 2 صبح که شد با حال دیشب خاکستری شده – یعنی حس شب قبل بعلاوه خاکستر حاصل از سوزاندن یک روز ابری بی مصرف- چند تا کلید از یک صفحه سیاه –البته نه به سیاهی باقیمانده های بجا مانده از آن روز بی مصرف- با رعایت نظم و ترتیبی که به اجبار باید به حافظت سپرده باشی رو فشار می دهم تا باز بعد از ورود و دیدن صفحه تکراری blogsky -که یک هفته است به همراه چند حبه آهنگ تو Desktop حل می کنم و چشم بسته سر می کشم تا شاید اثری کنه و به خلسه فرو ببرتم- بتونم اگه خودم رو پیدا نمی کنم، گم کنم، پادشاهی کنم: "به تو دستور می دهم با حرکت انگشت اشاره من به مدیریت وبلاگ وارد شوی"

        گوشه چشمم که تیز شد، یک، صد نه هزار تا نقطه ی خنک تو صورتم حس کردم. آره! الان که فکر می کنم، یک زلزله تو صورتم در محدوده گسل لبهام هم داشتم. نمی تونم برآورد کنم چند ریشتر بود، اما گسل شکافت، نه بهتره بگم دریده شد.

       آخه یک گوشه ی صفحه نوشته بود (3) و این در تمام دوازده سال گذشته برای اولین باری بود که اتفاق افتاده بود. می دونم این سه که چیزی نیست، برای شما روزانه ده تا یا حتی شاید صد تا comment گذاشته بشه ولی جدای از آنچه به زیبایی بجای گذاشتند، این نخستین قدمهای موجودی متفکر به سرزمین کوچک ولی ناشناخته ی من بود.

      قدمهایتان استوار، گامهایتان پر صلابت و قلوبتان آکنده از یقین باد!

      با خیر مقدم به شراره، پینه دوز و آرش!

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:56 ق.ظ

سلام٬
منم امشب صفحه‌ات رو دیدم٬
میام میشینم حرفاتُ گوش میدم٬
آدرس وبلاگمُ نمیذارم تا هر دو مطمئن باشیم برای شنیدن میام نه واسه‌ی پیدا کردن یه گوش برای شنیدن حرفای خودم...
منتظر حرفاتم...

۱۳ جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:14 ق.ظ http://www.no13.co.sr

جالب و استخون دار
کار هر کسی نیست
خوشحال شدم از خواندن مطالبت
شاد زی مهر افزون . . . .

کیاوش جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:26 ق.ظ http://www.zarabandelha.persianblog.com/

سلام دوست عزیز خسته نباشی
نوشتهات قشنگ هستند و با احساس
ناراحت نباش تعداد نظرات زیاد میشه وقتی زیاد شد اعصابت خورد میشه چون مجبوری به همه سر بزنی
موفق باشی
یا حق

آرش جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:26 ب.ظ http://arash-xyz.blogsky

اینقده یدم میاد از اونا که اسم و آدرس نمیذارن !! و استدلالهای نیمه اقلاطونی میکنن !!
منم به یه مدل از این تحفه ها دچارم رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد