می دانم که اگر همینطور در پس ناشناخته های ذهنت باقی بمانم، نمی توانی رد پایی برایم به جای گذاری ولی من نیز تابحال دستم را برای کسی دراز نکرده ام تا اورا به همراهی خودم به نادیده ها و ناگفته های روزهای در حال گذرانم راهنمایی کنم اما چندی پیش از پس شکاف باریک دلنوشته ها راه را دیدم. پس دست زمختم را بگیر تا در گذر روزهای من قدمی بزنیم تا ببینی آنچه بدین روشنی شاید نتوام دیگر برایت به تصویر بکشم.

 

شاید به نرمی رد پای تو من نیز نرم گردم، "نرم نه، ابری شلوارپوش خواهم شد."

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد